بازگشت به بلاگ
مقاله

چرا ۸۵ درصد لانچ‌های ایرانی شکست می‌خورند؟ پنج علت پنهان که مسیر رشد محصول را متوقف می‌کنند

در ایران بخش زیادی از لانچ‌های محصولات قبل از جذب اولین کاربر شکست می‌خورند. در این مقاله ۵ دلیل واقعی این شکست‌ها را بررسی می‌کنیم و اصول یک لانچ موفق را توضیح می‌دهیم.

۱۴ آذر ۱۴۰۴
7 دقیقه
۳ بازدید
چرا ۸۵ درصد لانچ‌های ایرانی شکست می‌خورند؟ پنج علت پنهان که مسیر رشد محصول را متوقف می‌کنند

در اکوسیستم فناوری ایران، ساختن یک محصول جدید—چه یک وب‌سایت ساده باشد و چه یک ابزار SaaS—به‌مراتب ساده‌تر از موفقیت در مرحله لانچ است. بسیاری از تیم‌ها، فریلنسرها و سازندگان مستقل، با انگیزه بالا محصولی را می‌سازند و پس از ماه‌ها تلاش، در نهایت آن را منتشر می‌کنند؛ اما نتیجه اغلب چیزی کمتر از حد انتظار است. بازدید اندک، بازخورد محدود، کاربری که جدی گرفته نمی‌شود و در نهایت ناامیدی از ادامه مسیر. این الگوی تکراری نشان می‌دهد مسئله اصلی، کیفیت محصول نیست؛ مسئله در چگونگی لانچ شدن آن نهفته است.

لانچ در ایران معمولاً به اشتباه معادل «انتشار لینک» در نظر گرفته می‌شود، در حالی که لانچ یک فرایند استراتژیک و چندمرحله‌ای است. اگر این فرایند به درستی طراحی نشود، بهترین محصول نیز نمی‌تواند جای پای خود را در بازار تثبیت کند. این مقاله پنج علت اصلی شکست لانچ‌ها در ایران را بررسی می‌کند؛ علت‌هایی که کمتر درباره آن‌ها صحبت می‌شود اما بیشترین نقش را در سرنوشت یک محصول دارند.


۱. محصول قبل از آن‌که معرفی شود، درست فهم نشده است


بسیاری از محصولاتی که در ایران منتشر می‌شوند، در اولین برخورد دچار یک مشکل بنیادین هستند: کاربر دقیقاً نمی‌داند این محصول چه مسئله‌ای را حل می‌کند. در توضیحات اولیه، معمولاً مجموعه‌ای از ویژگی‌ها و ادعاهای کلی دیده می‌شود، اما هیچ بیان صریحی از «درد اصلی کاربر» وجود ندارد.

در حالی ‌که در یک لانچ موفق، اولین وظیفه این است که کاربر بفهمد چرا این محصول ساخته شده، چه نیازی را پاسخ می‌دهد و این پاسخ برای چه گروهی از افراد ارزشمند است. وقتی این پیام روشن نباشد، حتی اگر محصول از نظر فنی عالی باشد، مخاطب از همان ابتدا حس می‌کند با چیزی مواجه شده که برای او طراحی نشده است.

فرمول ساده است: محصول بدون پیام روشن، قبل از رسیدن به کاربر شکست می‌خورد.


۲. تمرکز بیش از حد بر ساخت محصول و بی‌توجهی به مسیر دیده شدن


در ایران اغلب تمام انرژی تیم‌ها صرف توسعه محصول می‌شود. ساعت‌ها برنامه‌نویسی، طراحی، رفع باگ و ساخت قابلیت‌های جدید، بخش عمده زمان و بودجه را می‌بلعد. اما همین تیم‌ها زمانی که محصول آماده می‌شود، تازه می‌پرسند: «چطور معرفی‌اش کنیم؟»

مشکل دقیقاً از همین‌جا آغاز می‌شود. کاربر ایرانی اهمیتی نمی‌دهد بک‌اند محصول با چه زبان یا فریموورکی نوشته شده است. او حتی معمولاً متوجه نمی‌شود محصول چقدر پیچیدگی فنی داشته است. آنچه برای او اهمیت دارد این است که این سرویس «چه تغییری در زندگی یا کار او ایجاد می‌کند».

وقتی از همان ابتدا برای دیده شدن مسیر مشخصی وجود نداشته باشد، لانچ تبدیل می‌شود به مجموعه‌ای از اقدامات پراکنده؛ مثل انتشار یک پست در شبکه‌های اجتماعی یا فرستادن لینک برای چند دوست نزدیک. این سطح از معرفی، در بهترین حالت تنها آگاهی موقت ایجاد می‌کند و هرگز به جذب کاربر واقعی منجر نمی‌شود.


۳. لانچ کردن بدون جامعه و بدون گوش دادن به صدای کاربر


لانچ کردن بدون داشتن جامعه‌ای که پیش از انتشار رسمی با محصول درگیر شده باشد، یکی از ریشه‌های اصلی شکست بسیاری از پروژه‌های ایرانی است. بازار ایران سرعت قضاوت بالایی دارد؛ کاربران اگر تجربه خوبی نداشته باشند، در همان دقایق نخست محصول را کنار می‌گذارند و اگر از چیزی خوششان بیاید، همان‌قدر سریع آن را به دیگران معرفی می‌کنند. این رفتار سریع باعث می‌شود انتشار محصول بدون جامعه اولیه، ریسکی جدی و گاهی غیرقابل جبران داشته باشد.

بسیاری از تیم‌ها محصول را بدون آن‌که حتی یک گروه کوچک از کاربران واقعی آن را تست کرده باشند منتشر می‌کنند. در چنین وضعیتی، بازخوردهای ارزشمند دیر به دست می‌رسد، مشکلات کلیدی دیرتر شناسایی می‌شود و روند اصلاح به مرحله‌ای موکول می‌شود که بخشی از فرصت دیده‌شدن از دست رفته است. ایجاد یک جامعه کوچک ۳۰ تا ۵۰ نفره از افراد علاقه‌مند، متخصص یا کاربران هدف می‌تواند قبل از لانچ رسمی، تصویر واقعی‌تری از نقاط قوت و ضعف ارائه دهد. این جامعه با ارائه بازخوردهای صریح و بدون تعارف، به تیم کمک می‌کند جریان کاربری، پیام محصول و ارزش پیشنهادی را دقیق‌تر تنظیم کند و محصول در روز لانچ، نسخه‌ای پخته‌تر و آماده‌تر باشد.

در این مسیر، شناخت فضای واقعی اکوسیستم استارتاپی ایران نیز نقش تعیین‌کننده‌ای دارد. دنبال کردن اخبار، روندها و تجربه تیم‌های دیگر می‌تواند دید استراتژیک‌تری به سازندگان بدهد. وب‌سایت‌هایی مانند اکوموتیو که یکی از منابع معتبر پوشش‌دهنده اخبار و تحلیل‌های حوزه استارتاپ در ایران است، امکان پیگیری تحولات بازار و شناخت بهتر رفتار کاربران را فراهم می‌کنند. این شناخت، در کنار یک جامعه اولیه، پایه‌ای برای یک لانچ سالم و منطقی ایجاد می‌کند.

در کنار این‌ها، داشتن بستری که بتوان محصول را پیش از ورود گسترده به بازار در معرض نگاه یک جامعه واقعی قرار داد، اهمیت بسیار زیادی دارد.

لانچینو دقیقاً برای همین مرحله طراحی شده است؛ محیطی که سازندگان می‌توانند نسخه اولیه محصول خود را در آن معرفی کنند، بازخورد واقعی بگیرند، مسیر اصلاح را سریع‌تر طی کنند و محصول را پیش از لانچ رسمی به بلوغ برسانند. این نوع در معرض دید قرار گرفتن، فاصله میان یک لانچ خام و یک لانچ موفق را به‌طور قابل‌توجهی کاهش می‌دهد و امکان تصمیم‌گیری‌های سریع‌تر و دقیق‌تر را فراهم می‌کند.


۴. اشتباه گرفتن «انتشار» با «لانچ»


رایج‌ترین اشتباه تیم‌های ایرانی این است که تصور می‌کنند لانچ یعنی: انتشار محصول و نوشتن یک پست در اینستاگرام یا ارسال لینک در یک گروه تلگرامی. این کار شاید اطلاع‌رسانی باشد، اما لانچ نیست.

لانچ فرایندی دارد که شامل چند مرحله مهم است:

  • آماده‌سازی قبل از لانچ (pre-launch): ایجاد کنجکاوی، اطلاع‌رسانی محدود، جذب اعضای اولیه جامعه

  • روز لانچ: معرفی رسمی محصول، روایت داستان ساخت، ارائه ارزش پیشنهادی روشن

  • پیگیری چندروزه پس از لانچ: پاسخ به بازخوردها، رفع مشکلات فوری، تولید محتوا حول محصول

  • جمع‌بندی و تحلیل: بررسی داده‌ها، شناسایی نقاط ضعف و فرصتها، اصلاح نقشه راه

بدون این مراحل، محصول حتی اگر عالی باشد، معمولاً به چشم افراد درست نمی‌رسد و در همان روزهای اول فراموش می‌شود.


۵. نبود تست واقعی روی کاربران و تمرکز بر انتشار سریع


یکی از دلایل اصلی شکست لانچ‌های ایرانی، عجله برای انتشار محصول بدون آزمایش‌های کافی است. بسیاری از تیم‌ها محصول را در حالی منتشر می‌کنند که نه تجربه کاربری آن بررسی شده و نه بازخورد واقعی گرفته‌اند.

از سوی دیگر، بسیاری از افراد حتی در ابتدایی‌ترین مرحله، یعنی همان راه‌اندازی اولیه وب‌سایت و قراردادن آن روی اینترنت، دچار سردرگمی می‌شوند. همچنان برای خیلی از سازندگان مشخص نیست که یک وب‌سایت چگونه باید منتشر، ایندکس و برای کاربران قابل دسترس شود. وقتی همین مرحله ساده با چالش مواجه است، کاملاً طبیعی است که مرحله حساس‌تری مانند معرفی هدفمند محصول، مدیریت بازخوردها و برقراری ارتباط با کاربران، با خطاهای بسیار جدی همراه شود.

در نتیجه محصول بدون تست وارد بازار می‌شود، کاربران سردرگم می‌شوند، بازخوردهای منفی سریع می‌رسد و تیم مجبور می‌شود یا مسیر را عوض کند یا پروژه را کنار بگذارد.


جمع‌بندی


شکست لانچ‌های ایرانی معمولاً به دلیل ضعف در کیفیت محصول نیست؛ بلکه ریشه در فرایند معرفی، پیام‌رسانی، شناخت ناکافی از کاربر و نبود یک جامعه اولیه دارد. لانچ یک مهارت چندمرحله‌ای است، نه یک حرکت لحظه‌ای. مهارتی که اگر به‌صورت اصولی اجرا شود، می‌تواند مسیر دیده‌شدن و رشد هر محصولی را در ایران تغییر دهد.

بازار ایران، بازاری است با سرعت قضاوت بالا. اگر بازخورد زود دریافت شود، تیم می‌تواند سریع‌تر مسیر خود را اصلاح، ویژگی‌ها را بازطراحی و محصول را به نیاز واقعی کاربر نزدیک کند. اما وقتی این بازخورد دیر برسد، محصول معمولاً پیش از آن‌که فرصت دیده‌شدن پیدا کند از جریان رشد خارج می‌شود.

در این میان، داشتن یک بستر مشخص برای دیده‌شدن، جمع‌آوری بازخورد، و قرار گرفتن در معرض نگاه جامعه، می‌تواند شانس موفقیت یک لانچ را چند برابر کند. لانچینو دقیقاً برای چنین لحظه‌ای ساخته شده است؛ بستری که کمک می‌کند محصول پس از ماه‌ها ساخت، در سکوت منتشر نشود و بتواند مسیر واقعی ارزیابی، نظرگیری و معرفی را تجربه کند.

در نهایت، تفاوت میان محصولی که فقط «ساخته شده» و محصولی که «دیده می‌شود»، در کیفیت لانچ آن است—و هر تیمی که این مهارت را جدی بگیرد، مسیر رقابت‌پذیرتری در بازار ایران خواهد داشت.